فصل سردرگم ، فصل تجزیه
طلبی، فصل سرد کرگدن
(نقد فیلم فصل کرگدن ساخته اخیر
بهمن قبادی)
انتظاری که بیننده از فصل
گردن، پیش از تماشای آن دارد این است که وقتی ارائه کننده آن مارتین اسکورسیزی
بزرگ است، زمانی که مونیکا بلوچی جذاب و نامدار در آن بازی کرده است و بهروز وثوقی
پس از سالها در فیلمی ظاهر می شود، یک فیلم منسجم، مغزدار و با ارزش های سینمایی
والا ببیند. متاسفانه بعد ازآن همه هیاهوی تبلیغاتی، همه آرزوها نقش بر آب می شود
و بینندگان شاهد فیلمی بی سر و ته، کم معنا و حتی فیلمی بر علیه تمامیت ارضی ایران
بودند.
بهمن قبادی از این فرصت
به بدترین شکل ممکن استفاده کرده و شاید بهتر است بگویم فصل کرگدن آشکارا از
تفکرات تجزیه طلبانه کارگردان این اثر پرده برداری می کند.
بد نیست نگاهی یبندازیم
بر چند مورد در این زمینه:
تاکید بیش از حد بهمن
قبادی به کُرد بودن او و اینکه در مصاحبه با کامبیز حسینی ده ها بار این عبارت را
تکرار می کند، حس مطلوبی را ارائه نمی کند. این تبعیض ها و محدودیت ها صرفا برای مردم
خوب کردستان نبوده و سایر قومیت های ایرانی کم و بیش (متاسفانه) از آن بهره مند بوده و
هستند!!! ولی به بهانه محکوم کردن این رفتار، ارزش های مثبت دیگران و حتی هویت خود
را زیر سوال نمی برند.
.
بهمن قبادی در مصاحبه
مطبوعاتی اولین اکران فیلم می گوید که فیلم را بدون فیلم نامه و بصورت فی البداهه
ساخته است.
این گفته نمی تواند واقعیت داشته باشد. مجسم کنید از مونیکا بلوچی و بهروز وثوقی بخواهند در فیلمی بازی کنند که هنوز هیچ فیلم نامه ای ندارد و آنها حاضر به پذیرش چنین ریسک بزرگی شوند، هرچند که بهمن قبادی کارگردان نام آشناییست.
این گفته نمی تواند واقعیت داشته باشد. مجسم کنید از مونیکا بلوچی و بهروز وثوقی بخواهند در فیلمی بازی کنند که هنوز هیچ فیلم نامه ای ندارد و آنها حاضر به پذیرش چنین ریسک بزرگی شوند، هرچند که بهمن قبادی کارگردان نام آشناییست.
.
ملاقات شرعی در زندان های
ایران رایج بوده و شاید هنوز هم باشد. این گونه نبوده که زندانی را قبل از ملاقات
و در سلول آماده کنند! تا به ملاقات شرعیش بپردازد. صحنه برهنه کردن زندانی در
سلول، دور از واقعیت و تنها زاییده ذهن بهمن قبادی است.
(این بند به منظور تایید جمهوری اسلامی نمی باشد!)
احتمالا در فیلم بعدی او شاهد مراحل اپیلاسیون زندانی زن یا نصب کاندوم برای زندانی مرد نیز خواهیم بود.
(این بند به منظور تایید جمهوری اسلامی نمی باشد!)
احتمالا در فیلم بعدی او شاهد مراحل اپیلاسیون زندانی زن یا نصب کاندوم برای زندانی مرد نیز خواهیم بود.
کشیدن کیسه بر سر
زندانیان در ملاقات شرعی خنده دار بوده و احتمالا قبادی آن را از نقاشی عشاق رنه
ماگریت الهام گرفته است.
![]() |
The Lovers - Rene Magritte |
همچنین ملاقات شرعی در یک فضای عمومی انجام نمی گیرد که دیگران نیز شاهد آن باشند.
اشاره به مورد فوق نافی
تجاوز در زندان های ایران نبوده و نیست ولی خالق فصل کرگدن این واقعیت را کاملا نا
متعارف، غیر واقعی و لوث به تصویر کشیده
است
.
در جای جای فیلم، زمان ها
پس و پیش شده و بیننده را سر در گم می کنند، هیچ نظمی در سیر حوادث وجود ندارد.
مثلا نویسنده در فیلم
کتابی را قبل از انقلاب منتشر می کند (طبق روایت خود فیلم) و پس از انقلاب به
اتهام انتشار آن بعد از انقلاب و علیه آن (باز به روایت خود فیلم) محکوم می شود که
این سیر زمانی با هم در تناقض است.
.
یکی از صحنه های تامل
برانگیز فیلم، صحنه خالکوبی است، زنی که خالکوبی می کند، پرده ها را می بندد و شمع
روشن می کند. استفاده از نور کم سوی شمع برای انجام کاری دقیق که نیازمند نور
بسیار است کاملا غیرواقعی و مبالغه آمیز است.
در تمام مدت خالکوبی چهره
مرد پنهان است و زن آن را نمی بیند، این در صورتی می تواند واقعی باشد که سر مرد
در بالش باشد که غیر واقعی است مگر آنکه مرد در تمام مدت نفس نکشد!
شعری که خالکوبی می شود - "تنها آنکه در مرز می زید، سرزمینی خواهد آفرید" بصورت عیان و آشکارا
تمایل پان کردی بهمن قبادی کرد مرزنشین را برای جدا شدن از خاک ایران و
تشکیل سرزمین مستقل کردستان نشان می دهد.
.
بهمن قبادی کرد ایرانی!
(به تاکید موکد خودش) اگر بهمن قبادی شده است، مرهون ارائه فیلم های خود به نام
ایران است. هر جایزه ای که گرفته به عنوان یک فیلمساز ایرانی بوده است مگر این که
زین پس بخواهد فیلم هایش را به نام کردستان بسازد.
.
بهروزخان وثوقی که همواره
خود را یک ایرانی معتقد به تمامیت ارضی ایران می داند، دانسته یا ندانسته بعد از
سی و اندی سال، در فیلمی بازی کرده که از لحاظ داستانی هیچ سر و تهی ندارد.
متاسفانه او ابزار دست یک کارگردان جدایی طلب شده و شاید تنها نکته مثبت فیلم، حضور
بی کلام وی باشد و لاغیر.
بهمن قبادی فیلمساز، مخترع
دوست دختر شرعی! این بار چیزی برای ارائه به تماشاچی ندارد چرا که بیننده با
کمترین اطلاعات تاریخی و سیاسی معاصر متوجه اشتباهات فیلم می شود.
و در انتها بسنده میکنم
به نقل قول بجای مهدی جامی که میگوید:
طبعا چنین فیلمی باید در تلوزیون پخش شود، جایش سینما
نیست
.
.
.
پی نوشت:
نویسنده تاکید می کند که
این نوشته هرگز جسارت و توهینی برای هموطنان کرد عزیز ایرانی نبوده و نیست
و صرفا به نقد گفته های
افراطی بهمن قبادی می پردازد.
نویسنده متن، خود از
ایرانیان آذری زبان بوده و تبعیض های موجود در مورد اقلیت های قومی و زبانی ایران
را انکار نمی کند.
در عین حال خود را یک
ایرانی می داند با دو زبان مادری آذری و فارسی که هر دو را به یک اندازه ارج می
نهد.
و با سپاس فراوان از حسام
ا. برای ویرایش متن